او فقط سرقت از تعداد کمی از شاکیان را گردن گرفت و ادعا کرد که بقیه آنها دروغ میگویند.ادعاهای این مرد شیطانصفت در حالی بیان میشود که او پیش از این و در اداره آگاهی اعتراف کرده بود که پس از بیهوشکردن طعمههایش و سرقت اموال آنها، برخی از این افراد را مورد آزار و اذیت نیز قرار داده است.
این مرد 52ساله که علی نام دارد، 26شهریورماه تحت تعقیب مأموران پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت؛ زمانی که مردی به همراه همسر و خواهرش به کلانتری 113بازار رفت و از نقشه سیاه یک دکتر قلابی خبر داد. او گفت: از شهرستان برای خرید داروی اماس همسرم به تهران آمدیم. روز حادثه به سمت بازار تهران رفتیم که در بین راه با مرد میانسالی آشنا شدیم. او مرد شیکپوشی بود و خود را پزشک و متخصص داروساز معرفی کرد.
وی مدعی شد که صاحب یک داروخانه است و میتواند برای من و حتی همسر و خواهرم شغل مناسبی در تهران پیدا کند. پزشک قلابی از ما خواست که برای ادامه صحبت به پارک شهر برویم. او در آنجا از شرایط کار گفت و میزان حقوقی که قرار بود به ما پرداخت کند. سپس به بهانه انجام آزمایش خون برای استخدام، تعدادی کپسول زردرنگ به ما داد و خواست که آنها را بخوریم. میگفت که خوردن این قرصها قبل از آزمایش خون ضروری است. کپسولها را خوردیم اما چند دقیقه بعد بیهوش شدیم. 3روز بعد زمانی که به هوش آمدیم، در بیمارستان بودیم. در آنجا متوجه شدیم 5میلیون تومان پول خرید داروهای همسرم و همچنین طلاهای وی به سرقت رفته است.درحالیکه ردیابیهای کارآگاهان برای شناسایی متهم شروع شده بود، چند شکایت مشابه دیگر هم در اختیار کارآگاهان قرار گرفت.
دستگیری در مخفیگاه
جستوجوی پلیس برای دستگیری متهم بعد از مدتی نتیجه داد و دکتر قلابی نیمهشب 25مهرماه به دام افتاد. در بازرسی کیف او مقدار زیادی داروی بیهوشی، وسایل گریم چهره و عینکهای آفتابی کشف و متهم به اداره آگاهی منتقل شد. او در بازجوییها به جرایم سیاه خود اعتراف کرد و درحالیکه 8نفر از شاکیان مدعی شده بودند دکتر قلابی به آنها تجاوز کرده است، متهم همه حرفهای آنها را قبول کرد. از طرفی بررسی پرونده او نشان میداد که وی 4سابقه کیفری دارد و پیش از این هم با داروی بیهوشی دست به سرقت زده و حتی باعث مرگ یک نفر شده بود. با این اطلاعات بود که پرونده او به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا در آنجا به جرایمش رسیدگی شود.
انکار در دادگاه
صبح دیروز، دکتر قلابی در شعبه113دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و این در حالی بود که 31شاکی او نیز در جلسه محاکمه حضور داشتند. محاکمه به ریاست قاضی اصغرزاده انجام شد؛ یک بخش علنی که خبرنگاران نیز در آن حضور داشتند و مربوط به اتهام سرقت و بیهوش کردن قربانیان بود و بخش غیرعلنی که قراربود پشت درهای بسته برگزار شود و در این بخش به اتهام تجاوز بهعنف رسیدگی شود.
در بخش اول، شاکیان یکی پس از دیگری لب به سخن گشودند . نخستین شاکیان زن و مردی جوان به همراه فرزند 8ساله خود بودند. مرد جوان رو به قضات گفت: یک روز در پیادهرو میرفتم که این مرد (اشاره به متهم) پشت سرم درحالیکه با صدای بلند با موبایلش حرف میزد، حرکت میکرد. او میگفت که بهدنبال سرایدار میگردد که استخدامش کند. از حقوق خوب و درآمد کافی برای این سرایدار حرف میزد، طوری که مرا وسوسه کرد.
من بیکار بودم و وقتی حرفهایش را شنیدم، به وی گفتم که حاضرم با زن و بچهام بهعنوان سرایدار مشغول بهکار شوم. او شماره تلفنم را گرفت و 3روز بعد به من زنگ زد. میگفت که برای استخدام باید همه ما آزمایش بدهیم. حرفهایش را باور کردم و همراه همسر و فرزندم به محل قرار در پارک ساعی رفتیم. وقتی قرصها را برای انجام آزمایش خون خوردیم، بیهوش شدیم و پس از بههوش آمدن، فهمیدیم که چه بلایی سرمان آمده است. شاکیان دیگر نیز اظهارات مشابهی را بیان کردند.
پس از اظهارات شاکیان، نوبت به متهم رسید که از خودش دفاع کند. این مرد همه اتهاماتش را انکار کرد و مدعی شد که شاکیان دروغ میگویند. او گفت که کسی را مورد آزار و اذیت قرار نداده، بسیاری از شاکیان را نمیشناسد و تا حالا آنها را ندیده است. وی فقط سرقت از تعدادی از شاکیان را قبول کرد و مدعی شد: پس از آنکه از زندان آزاد شدم، پولی نداشتم و کسی نبود که دستم را بگیرد. کارتنخواب بودم و برای همین دوباره نقشه سرقت کشیدم. من فقط از تعداد کمی از شاکیان سرقت کردم و اتهامات دیگر را قبول ندارم.پس از ادعاهای عجیب مرد شیطانصفت، جلسه غیرعلنی به هفته آینده موکول شد تا به اتهام تجاوز به عنف او رسیدگی شود.